1- دو حرف تفسير عبارتند از: اى مانند: و اسئل القرية الّتى، ادباء در تفسير «قريه» گفتهاند: اى اهل القرية.
و ان: فعلى را كه به معناى «قول» هست تفسير مىكند مانند: و ناديناه ان يا ابراهيم (و خوانديم او را يعنى گفتيم: اى ابراهيم) در اين آيه «ان» مفسّر «ناديناه» مىباشد.
2- گفته شد «ان» فعلى را كه به معناى «قول» است تفسير مىكند.
3- حروف تحضيض عبارتند از: هلّا، الّا، لو لا، لو ما،
اين حروف در صورتى كه بر سر فعل مضارع درآيند معنايشان وادار نمودن بر فعل است مانند: هلّا تأكل (چرا تناول نمىكنى) و ا گر بر سر فعل ماضى داخل شوند دلالت بر تعيير و سرزنش مىكنند مانند: هلّا ضربت زيا (براى چه زيد را نزدى).
4- مدخول اين حروف بايد فعل باشد و اگر در موردى بر سر اسم داخل شوند فعل مقدّر است مثلا اگر گفته شود: هلّا زيدا يعنى هلّا ضربت زيدا.
5- لو لا و لو ما امتناعيه عبارتند از دو حرفى كه بر سر دو جمله داخل شده و دلالت مىكنند بر امتناع جمله دوّم بخاطر وجود جمله اوّل مانند: لو لا على لهلك عمر (اگر حضرت على عليه السلام نمىبود عمر هلاك مىشد) در اين مثال «لو لا» دلالت دارد بر امتناع هلاكت عمر (جمله دوّم) بخاطر وجود امير المؤمنين عليه السّلام (جمله اوّل).
6- و امّا استخراج حروف تفسير و تحضيض از آيات مباركه مذكور:
الف: «لو لا» از ادات و حروف تحضيض است در «لو لا انزل ...»
ب: «ان» در «ان قد وجدنا ...» حرف تفسير است كه «نادى» را تفسير نموده و نيز «ان» در «ان لعنة الله ...» مفسّره است كه «اذّن» را تفسير كرده است.
ج: «لو لا» در «لو لا انتم ...» امتناعيه است
د: در اين آيه نه حرف تحضيض است و نه حرف تفسير و كلمه «الا» به تشديد لام نيست تا حرف تحضيض باشد بلكه در «الا تقاتلون» همزه استفهاميه بر سر فعل مضارع منفى يعنى «لا تقاتلون» داخل شده
ه: «لو ما» در «لو ما تأتينا» حرف تحضيض است
و: «ان» در «ان اصنع ...» حرف تفسير است كه «اوحينا» را تفسير نموده
ز: «ان» در «ان اعبدوا» حرف تفسير است كه «امرتنى» را تفسير كرده.
ح: «لو لا» در «فلو لا نفر» حرف تحضيض است.
7- و امّا تركيب دو آيه مذكور:
الف: واو، عاطفه، انطلق، فعل ماضى، الملأ، فاعل براى «انطلق»، منهم، جار و مجرور، متعلق به «استقر» صفت براى «الملأ»، ان، حرف تفسير براى «انطلق»، امشوا، فعل و فاعل، محلّى از اعراب ندارد، واو، عاطفه، اصبروا، فعل و فاعل، معطوف به «امشوا» محلّى از اعراب ندارد، على، حرف جار، آلهتكم، مضاف و مضاف اليه، مضاف مجرور است به «على»، متعلق به «اصبروا» ظرف لغو، انّ، از حروف مشبهة بالفعل، هذا، اسم براى «انّ»، لام، ابتدائيه، شى، خبر براى «انّ» موصوف، يراد، فعل و نائب فاعل، صفت براى «شى»، جمله «ان هذا لشى يراد» جمله مستأنفه است و محلّى از اعراب ندارد.
ب: قال: فعل و فاعل، يا، حرف نداء، قوم، مضاف و مضاف اليه آنكه ياء باشد محذوف است و كسره دلالت بر آن دارد، مناداى مضاف و منصوب، لام، حرف جار، ما استفهاميه، تستعجلون، فعل و فاع، بالسّيّئة: جار و مجرور، متعلق به «تستعجلون» ظرف لغو، قبل، ظرف، متعلق به تستعجلون، ظرف لغو، مضاف، الحسنة، مضاف اليه، لو لا، حرف تحضيض، تستغفرون، فعل و فاعل، الله، مفعول براى «تستغفرون»، لعلّ، از حروف مشبهة بالفعل، كم، اسم براى «لعلّ»، ترحمون، فعل مضارع مجهول با نائب فاعل، خبر براى «لعلّ».